دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀ شهرستان سنندج، در 30 هزارگزی جنوب شرقی پاوه و7 هزارگزی مغرب راه پاوه به کرمانشاه، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 110 تن سکنه دارد. آبش ازچشمه، محصولش غلات و لبنیات و توتون، شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀ شهرستان سنندج، در 30 هزارگزی جنوب شرقی پاوه و7 هزارگزی مغرب راه پاوه به کرمانشاه، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 110 تن سکنه دارد. آبش ازچشمه، محصولش غلات و لبنیات و توتون، شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
خیمۀ مدور و خیمۀ گرد و قلندری. (ناظم الاطباء) (از برهان). خیمۀ گرد مدور را گویند و آن را گنبدی نیز خوانند و معرب آن شش خانج است و در این زمان چنین خیمۀ گنبدمانند را که یک ستون در میان دارد چادر قلندری خوانند. (آنندراج) (انجمن آرا). ششخانه. (فرهنگ جهانگیری). رجوع به شش طاق و شش خانه شود، پرده. (ناظم الاطباء) (برهان) ، پردۀ در قصر. (ناظم الاطباء) ، سراپرده. (برهان) ، (اصطلاح نرد) خانه ششم نرد. ششمین خانه تخته نرد که هریک از حریفان را دو ششخانه باشد. (از یادداشت مؤلف). رجوع به شش گاه شود
خیمۀ مدور و خیمۀ گرد و قلندری. (ناظم الاطباء) (از برهان). خیمۀ گرد مدور را گویند و آن را گنبدی نیز خوانند و معرب آن شش خانج است و در این زمان چنین خیمۀ گنبدمانند را که یک ستون در میان دارد چادر قلندری خوانند. (آنندراج) (انجمن آرا). ششخانه. (فرهنگ جهانگیری). رجوع به شش طاق و شش خانه شود، پرده. (ناظم الاطباء) (برهان) ، پردۀ در قصر. (ناظم الاطباء) ، سراپرده. (برهان) ، (اصطلاح نرد) خانه ششم نرد. ششمین خانه تخته نرد که هریک از حریفان را دو ششخانه باشد. (از یادداشت مؤلف). رجوع به شش گاه شود
ژان، دوک منتبلّو و مارشال فرانسه، مولد لکتور به سال 1769 میلادی وی در 1792 وارد فوج داوطلبان گردید و سه سال بعد درجۀ ژنرالی یافت، درلشکرکشی ناپلئون به مصر همراه بود و در کودتای ’18 برومر’ با بناپارت همراهی کرد و در منتبلو و مارنگو کسب شهرت کرد و ساراگس را به سال 1809 گرفت و در جنگ اسلینگ جراحت مهلکی برداشت و به سال 1809 درگذشت
ژان، دوک ِ مُنتبلّو و مارشال فرانسه، مولد لِکتور به سال 1769 میلادی وی در 1792 وارد فوج داوطلبان گردید و سه سال بعد درجۀ ژنرالی یافت، درلشکرکشی ناپلئون به مصر همراه بود و در کودتای ’18 برومر’ با بناپارت همراهی کرد و در منتبلو و مارنگو کسب شهرت کرد و ساراگس را به سال 1809 گرفت و در جنگ اسلینگ جراحت مهلکی برداشت و به سال 1809 درگذشت
دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 60هزارگزی شمال خاوری لنده مرکز دهستان. دارای 150 تن سکنه است. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین می شود. ساکنین از طایفۀ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 60هزارگزی شمال خاوری لنده مرکز دهستان. دارای 150 تن سکنه است. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین می شود. ساکنین از طایفۀ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
قریه ای است بر باب اصفهان، گویند همان شهر جی است، یا جایی است در نزدیکی آن، و یا محله ای است از آن. و بدان منسوب است ابوجعفر زید بن بندار بن زند نخانی فقیه اصفهانی متوفی به سال 273 هجری قمری (از معجم البلدان)
قریه ای است بر باب اصفهان، گویند همان شهر جی است، یا جایی است در نزدیکی آن، و یا محله ای است از آن. و بدان منسوب است ابوجعفر زید بن بندار بن زند نخانی فقیه اصفهانی متوفی به سال 273 هجری قمری (از معجم البلدان)
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروۀ شهرستان سنندج در 35هزارگزی شمال باختر قروه کنار راه عمومی مالرو و خط تلفن و تلگراف قروه به بیجار. تپه ماهور و سردسیر است. 165 تن سکنۀ سنی، کردی دارد. آب آن از رود خانه بایتمر و محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروۀ شهرستان سنندج در 35هزارگزی شمال باختر قروه کنار راه عمومی مالرو و خط تلفن و تلگراف قروه به بیجار. تپه ماهور و سردسیر است. 165 تن سکنۀ سنی، کردی دارد. آب آن از رود خانه بایتمر و محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)